پسر یک ساله ی من...تولدت مبارک!
یــــــــــــــــه سلام به بهترین و نازترین پسر دنیا
شیرمرد من ببخشید که با تاخیر تولدت رو اینجا برات ثبت کردم.آخه حسابی سرمون شلوغ بود.
بالاخره 6 تیر ماه رسید و تولد یکی یدونه ی خونمون شد. برات تولد گرفتیم و حسابی هم همه خوششون اومده بود.تم تولدت انگری بود و کیکت هم کله ی یکی از جوجه های انگری.(عکس همه رو برات میزارم پسمل طلا).
قربونت برم که یه سال از با تو بودن گذشت.اینقدر زود این روزا میگذره که انگار همین دیروز بود که تو به دنیا اومدی.با اون صدای گریه ی که وقتی صداتو شنیدم زدم زیر گریه و اشک شوق از چشمام اومد.الهی من فدات شم که با اومدنت دنیای قشنگتری برای من و بابا ساختی.به همین زودی یک سال گذشت.ان شاالله 120 ساله شی و بچه هات برات تولد بگیرن عزیزدلم.
حالا قراره تهران که رفتیم خونه مامان جون اینا هم برات تولد بگیرم.اگه خدا بخواد یه هفته دیگه میریم تهران و بعد بابا بعد یه هفته برمیگرده ولی منو تو تا یکی یا دوماه میمونیم.آخه هوا اینجا خیلی گرمه و اصلا تحملش برای من و تو سخته.
واکسن یک سالگیتو هم یه روز قبل از تولدت رفتیم و زدیم.قربون شیرمرد خودم برم که اصلا گریه نکردی.وقتی سوزن و بهت زدن فقط یه کوچولو به خانومه اخم کردی.من فدای اخمت برم پسرگلم.
ماشاالله هزار ماشاالله هم قد و وزنت عالی بود.
حالا یه خبر دیگه:
اونم اینکه شما گل پسر داری داداش دار یا آبجی دار میشی.خدارو شکر که تا یکی دو سال دیگه همبازی و دوستای خوبی برای هم میشین.درسته یه سال اولش برای من یکم سخته ولی بعد یه سال دو تا ووروجک داریم که حسابی با هم بازی میکنین.
پسر گلم عکس همه هدیه ها و تولدت رو برات می ذارم.به زودی.
همه دنیای منی.تولدت مبارک همه هستی من.دوستت دارم یـــــــــــــــــــــــــــــــه عالمه.