نی نی کوچولوئه مامان و بابا
سلااام بادوم کوچولوئه مامان حتما میگی چرا بادوم؟؟ آخه داداشت وقتی هنوز تو دل مامانی بود و من هنوز نمیدونستم پسره،وقتی می خواستم باهاش حرف بزنم بهش میگفتم فندق.تا وقتی متوجه شدیم پسره و از همون روز دیگه کیان صداش کردیم.حالا مثل تو که نمیدونم دختری یا پسر،برای همین تا روزی که متوجه بشیم چی هستی بادوم کوچولوئه مامانی.لابد با خودت میگی چرا برام یه وبلاگ جدا درست نگردی؟ خواستم اینطوری خاطرات و اتفاقات قشنگ دو تا فرشته ی خونمون رو تو یه وبلاگ بنویسم.هم کنترلش راحت تره هم اینکه روزای قشنگ با هم بودنتون رو یه جا داشته باشید. بادومکم،عزیزم این روزا داری تو دل مامانی برای خودت بزرگ میشی.خیلی زود این روزا میگذره و تا چشم باز میکنم بغلم...