شمارش معکوس برای تولد پسری

سلام دوردونه ی مامان و بابا

مامان اومده با یه عالمه خبر و شیرینکاریات فدات شم.

الان که برات می نویسم تقربا 11 ما و نیمه  هستی.تقریبا یعنی دو روز دیگه میشی 11 ماهو نیمه.برای خودت حسابی بزرگ شدی و مرد.شیطونیات هم که روز به روز بیشتر میشه.دندون بالاییات هم خدارو شکر در اومد.الان 4 تا مروارید خوشگل تو دهنت داری که وقتی می خندی دلم می خواد قورتت بدم خرگوشکم.از مبل و تخت و میز تلوزیون بالا میری و مدام به پریز برق می خوای دست بزنی.منم که آماده باش زودی میام و بغلت می کنم.قاشقت رو میگیری دستت و خوردن و تمرین میکنی.غذا رو تا بخوای برسونی به دهنت همش خالی میکنی ولی همینکه قاشقو میاری بالا و میبری دهنت یه دنیا شیرینه.

فقط کافیه بابا بخواد بخوابه یا استراحت کنه.اصلا نمیذاری بنده خدا دراز بکشه زودی میری سراغش و موهاشو میکشی.یا اگه ببینی بابا عینکشو نزده زودی میری عینکشو پیدا کنی و میاری میدی بابا.بابا هم تا میزنه دوباره ازش میگیری.. دوستیه خاله خرسه

مامان

بابا

دوپ که هو توپه

داپ داپ که همون تاپ تاپ عباسیه

دد

ابه

ایده که همون بده هستش

می می

رو خوب میگی.اسباب بازیات و همه رو خوب میشناسی.میدونی کدوما ماشینن ،کدوما توپن،کدوما عروسکن.هر وقت بهت میگم کدوم و می خوام سریع میاریشون فدات شم.پسمل باهوش منی تو...هزار ماشاالله.

چند روز پیش رفته بودیم بازار خرید.به اصرار بابا رفتیم مرکز اسباب بازی که برات یه اسباب بازی بخریم.از اونجا که بابا جلو همه اسباب بازیا میچرخونتت که خودت انتخاب کنی ،شما گل پسری هم دست گذاشتی رو کامیون شهرداری.خیلی قشنگه.حسابی هم دوستش داری.

میری جلو ایینه وایمیستی و خودتو تند تند بوس میکنی.قربونت برم اینقده شیرین با خودت حرف میزنی که نگو.چند روز پیش هم خونه عمه آزادت رفتیم که تو حسابی شیرینکاری کردی.همش موهای یگانه رو میکشیدی.یا دنبالش میکردی و با همون زبون بچه گونتون با هم حرف میزدید که نمیدونم پسر گلم چی بهش میگفتی که دخمل بیچاره میزد زیر گریه!!!

عاشق بیرون رفتنی !دست بابا بزرگت درد نکنه که هرروز عصر میاد و میبرتت پارک سرکوچمون.منو بابا هم که حتما پنجشنبه ها میبیمت پارک نفسم.

شاهزاده ی من دوستت دارم و خدا رو به خاطر دادن تو به ما شکر میکنم.

ممنونتم خــــــــــــــــــــــدای مهربونم