معذرت خواهی اساسی از پسمل خوشملم
سلام عزیزکم.
اول از همه معذرت می خوام که این مدت وبلاگت رو آپ نکردم قند عسلم.باور کن خیلی دلم می خواست زودتر از این مدت بیام و برات بنویسم ولی خوب جیگر طلای مامان،اینترنتمون قطع شده بود و بابات هم یه دفعه تصمیم گرفت که از یه شرکت دیگه اینترنت بگیره واسه همین حسابی معطل شدیم.حالا از این حرفا بگذریم،خودت چطوری عشق مامان و بابا؟؟
نمی دونی چقدر خوشحالم کوچولوی نازم،آخه خدا رو شکر روزا دارن یکی یکی میگذرن و روز دیدین تو نزدیکتر میشه.من و تو الان توی هفته 26و 3 روز هستیم فندقکم،هوراااااااااااااااااا
دیگه کم کم باید خودمون رو برای اومدنت حسابی آماده کنیم.چند روز پیش با بابا که رفته بودیم بازار برات حسابی خرید کردیم.یه عالمه اسباب بازی و لباسای خوشمل.مبارکت باشه قربونت برم.تازه مامان جونت هم قراره آخرای اردیبهشت ماه سیسمونیت رو بیاره فدات شم.دستش درد نکنه که حسابی برات زحمت کشیده.نوه ی خوبی براش باش و حسابی هم دوستش داشته باش پسمل خوبم.دیگه اینکه مامانی حسابی سنگین شده دیگه.هم هزار ماشاالله حسابی تکون تکون می خوری و لگدای محکم میزنی هم مامانی وزنش این ماه 2.5 کیلو اضافه شده و شکمم قلمبه!!! بابات که حسابی کیف می کنه من و با این شکم قلمبه می بینه و حسابی هم قربون صدقه ی جفتمون میره.منم حسابی لوس شدم که نگو. فداش بشم که همش همه کارای سنگین و خودش می کنه و حتی نمیذاره تکون بخورم.خیلی خیلی دوستت دارم حامد عزیزم.
قند عسلم مواظب خودت باش و حسابی تپل مپل شو که می خوایم قورتت بدیم از خوشمزه ای.مامان یکم سختشه که پای نت بشینه.قربونت برم.
تا بی نهایت دوستت داریم.بووووووووووووووووس