کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
سارا جونسارا جون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

عزیز دل مامانی و بابایی

من مامان یه شوالیه و یه پرنسسم

1392/7/23 13:46
نویسنده : مامان فرزانه
714 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماه دو تا فرشته های زندگیم.

قربون جفتتون برم که همه دنیای من و بابایی هستین.روزا دارن تند تند میگذرن و من شاهد بزرگ شدن شازده کیان و نزدیک شدن به به دنیا اومدن دخملیمون هستم.خدا رو برای اینهمه لطف و مهربونیش شکر میکنم.

کیان شیطونه ی من یه دو هفته ای مامان جون و خاله فیفی و خاله فاطی خونمون مهمون بودن.چقدر خوش گذشت.حسابی شیطونی کردی .دست مامان جونی و خاله ها درد نکنه که برایت چند دست لباس پاییزه و اسباب بازی هدیه اورده بودن.خوش به حالت.اینقدر لباس داری که موندم اینایی که کوچیک شدن و چیکار کنم؟؟حسابی کیف میکردی.همش تا خاله فاطی دراز میکشید میرفتی و می پریدی رو شکمش.بنده خدا من همش نگران این بوم که آپاندیسش نترکه.یا گوشی های خاله فیفی و بر میداشتی و قایم میکردی.ما هم برای پیدا کردنشون بسیج میشدیم و آخر سر یا تو سطل لباس چرکات پیدا میکردیم یا تو کشو لباسات یا کامیون آشغالیت!!!!! امان از دست تو ووروجک.نمیدونم این چه بازی بود که یاد گرفته بودی،چشماتو میبستی و میدودی بغل دیگرون.تا بوست هم نمیکردیم از بغلمون بیرون نمیرفتی.یه بار که چشماتو بستی و ناغافل دویدی با صورت رفتی تو مبل.الهی مامان بمیره برات که زیر چشم راستت کشیده شد به مبل و زخم شد.جیگرم آتیش گرفت به خدا وقتی گریه میکردی واشکات میریخت روش و میسوخت و تو هی میگفتی اوف اوف... خدایا حافظ و مراقب فرشته های من باش.

راستی اسم دخملی رو هم انتخاب کردیم.اسم پرنسس خومون سارا انتخاب شد.حالا دلیل این انتخاب و حتما برات مینویسم دخملی نازم.الانم دیگه برم که حسابی شروع کردی به وول خوردن نفس مامان.خوشمل من الان تو هفته 22 هستیم.روزا تند تند میگذرن و ما مشتاقانه منتظر اومدنتیم دردونه.

میبوسمتون و عاشقتونممممممممممممم.

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان سامیار
21 آبان 92 11:23
ای جونم ماشالا به آقا کیان وسارا جون چه اسم قشنگی انتخاب کردین نامدارباشه ایشالا